به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل ازفارس
ماجرای نامه تاریخی امام خمینی به میخائیل گورباچف، دبیرکل حزب کمونیست شوروی و رئیسجمهور این کشور در دهه 60 را حتما تا به حال شنیدهاید. این نامه مهم که درنهایت باعث شد گورباچف پیشبینی امام را تایید کند و بگوید «اگر ما پیشگوییهای آیتالله خمینی را در آن پیام جدی میگرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم»، توسط یک هیئت 3 نفره از ایران به مسکو رفت. اعضای این گروه آیتالله جوادی آملی، آقای محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه دباغ بودند.
وظایفی که هیئت 3 نفره در کاخ کرملین داشتند
آیتالله جوادی پسازاین سفر در تشریح آن گفت: «یکی از وظایف هیئت اعزامی از طرف امام راحل به شوروی عبارت بود از اینکه محتوای پیام کاملاً مکتوم باشد و احدی تا حین ابلاغ، پی به محتوای آن نبرد. لذا علیرغم اینکه دستگاههای آنها برای کشف این اسرار بسیار قوی است، موفق نشدند که بفهمند مضمون نامه چیست آنها همه مسائل، از قبیل قطعنامه ۵۹۸، جنگ و صلح را احتمال داده بودند؛ بهاستثنای آنچه مضمون اصلی و اصیل این پیام، یعنی "دعوت به اسلام" بود.»
آیتالله جوادی یکی دیگر از وظایف هیئت اعزامی را این میدانست که مبادا حضور در کاخ کرملین و دیدار با رهبر اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، کسی را مرعوب کند؛ چون مضمون این پیام بسیار بلند و فرستنده آن نیز شخصیتی بسیار بزرگ است؛ لذا باید باصلابت و فولادین برخورد کرد. مبادا کمترین احساس حقارت در اعضای هیئت پیدا شود. زیرا نمیتوان این قول ثقیل و گفتار جدی را به شوخی گرفت.»
از دیگر مأموریتهای مهم این هیئت 3 نفره عبارت بود از: «پیام به آقای گورباچف تسلیم نشود؛ بلکه جمله به جمله برای او خوانده و ترجمه شود و بعد از پایان قرائت و ترجمه، تسلیم او گردد؛ تا نگوید در فرصت بعد پیام را مطالعه میکنم و اگر احتیاج به توضیح یا استدلال داشت، همانجا توضیح داده شود. ازآنجاکه باید پیام کاملاً به اتحاد جماهیر شوروی ابلاغشده باشد، گذشته از متن فارسی که مرقوم شریف حضرت امام بود، ترجمه انگلیسی، که زبان رایج دنیاست، در کنار آن تعبیه شد.»
روایت آیتالله جوادی از ورود به مسکو
در خاطرات آیتالله جوادی در خصوص ورود به مسکو آمده است: «هیئت اعزامی در ساعت ۱۱ روز چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۶۷ در کاخ کرملین با رهبری شوروی دیدار داشت. آنها قبلاً سؤال کردند: شما چند نفر هستید؟ (میخواستند یک یا دو نفر را بپذیرند) هیئت گفت: 3 نفر از طرف حضرت امام آمدهاند که بههیچوجه کم نمیشود. بهعلاوه سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو نیز حتماً باید حضور داشته باشد؛ بنابراین 4 نفر هستیم. آنها نیز ۴ نفر بودند. گورباچف، رئیس و رابط سیاسی حزب آنها، معاون وزیر خارجه، مترجم و خبرنگاری نیز دور از جلسه مینشست که برای حزب گزارش تهیه کند.
وقتی هواپیمای جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه مسکو (که پوشیده از برف بود) به زمین نشست، نماینده آقای گورباچف، معاون وزیر امور خارجه و امامجمعه مسکو (منتها «امام حزبی»، یک امامی است که حزب او را بپذیرد) به استقبال آمدند. از پای هواپیما تا پاویون که فاصله کمی نبود، نماینده مستقیم آقای گورباچف ما را همراهی میکرد.
از پاویون تا شهر نیز معاون وزارت امور خارجه ما را همراهی کرد. بنای هیئت بر این بود که جز در مورد مکتب سخن نگوید، نه اینکه سؤال کند: مسکو چند درجه زیر صفر است. آنها گفتند که فردا ملاقات بسیار مهمی دارید. رهبر ما کارها را کنار گذاشته. خیلی استراحت کنید. کار هیئت این بود که «رسالت» و «سفارت» خود را به گوش همه برساند.
در مسیر، زلزله ارمنستان نیز مطرح شد و ما اظهار تأسف و همدردی کردیم. آنها نیز از جمهوری اسلامی ایران تقدیر کردند که آنان را در این سانحه سنگین یاری کرده است. آنگاه سؤال کردند: آیا در ایران نیز زلزله میآید؟ گفتیم: گاهی، اما نه با این شدت. ولی ما زلزله جنگ تحمیلی هشتساله را تحمل کردیم. مترجم گفت: ایشان میگویند که هشت سال قبل در ایران زلزله آمد. مجدداً برای ایشان توضیح داده شد و ترجمه کردند.
حضور در کاخ کرملین و قرائت نامه
وقتی هیئت وارد کاخ کرملین شد، آنها در کمال ادب و احترام استقبال کردند. این دیدار در حدود ۲ساعت و چند دقیقه طول کشید. چند دقیقه اول به تعارفات معمولی گذشت. ازجمله مطالبی که آقای گورباچف ابتدا مطرح کردند این بود که ما با داشتن تفکرات گوناگون میتوانیم زندگی مسالمتآمیزی در کنار یکدیگر داشته باشیم و چون شما برای ابلاغ پیام مهمی آمدهاید، من وقت شما را نمیگیرم.پس از سخن ایشان، هیئت ایرانی شروع به انجام مأموریت رسمی خود نمود.
اولین سخنی که هیئت مطرح نمود، این بود که سال نو را که میلاد یکی از بزرگترین پیامبران الهی است، تبریک میگوییم و به همین مناسبت پیام یکی از رهبران الهی را برای شما قرائت میکنیم.چون مضمون این نامه بسیار بلند بود، چارهای نبود جز اینکه با تأنی و جمله به جمله برای آنها خوانده شود، تا آنها خوب تلقی و منتقل کنند. در بعضی موارد، مترجم میگفت که تکرار کنیم تا خود بفهمد و تکرار کند. در تمام این مدت آقای گورباچف باکمال ادب گوش میداد.
ایشان در طول مدت قرائت پیام، بعضی مطالب را شخصاً یادداشت میکرد و برخی را معاونین و دستیاران او. تنها در دو جای پیام، رنگ چهرهاش تغییر کرد و صورتش سرخ شد. یک مورد آن در قسمتی از پیام بود که امام میفرماید: "دیگر کمونیست را باید در موزههای تاریخی جهان بنگریم"»آیتالله جوادی در خصوص محتوای نامه امام میگویند: «پیام حضرت امام(قدس سره) دعوت به اسلام بود و در آن از مسائل سیاسی چون قطعنامه یا آتشبس یا … سخنی به میان نیامده بود. در پایان نامه نیز حضرت امام فرمود که ما همچنان به زندگی مسالمتآمیز و حسن همجواری معتقدیم.»
واکنش گورباچف به نامه امام از زبان آیتالله جوادی
ایشان پاسخ گورباچف را اینگونه روایت کردند: «عصاره مطالبی که جناب گورباچف گفتند عبارت از این بود:اولاً: از فرستادن نامه حضرت امام خمینی (قدس سره) تشکر میکنیم.ثانیاً: آمادگی خود را برای جواب اعلام کردند.ثالثاً: گفتند که برخی اشتباهات گذشته را ترمیم میکنیم تا دوباره مبتلا نشویم.رابعاً: گفتند ما اکنون قانون آزادی ایمان را در دست تصویب داریم.
خامساً: گفتند که ما با داشتن افکار و مکاتب گوناگون میتوانیم زندگی مسالمتآمیز و حسن همجواری داشته باشیم آنگاه مطلبی را با لبخند گفتند و سپس دو بار گفتند که این مطلب را بهعنوان شوخی میگویم و آن عبارت این بود که معلوم میشود حضرت امام از ایدئولوژی ما خوشش نمیآید، آیا میشود ما نیز ایشان را به مکتب خود دعوت کنیم؟ و فوراً گفتند که این فقط شوخی بود.
تفاوت ره از کجاست تا به کجا! یکی «دعوت به اسلام» میکند و یکی میگوید: من «شوخی» کردم. جناب گورباچف در بخش دوم سخنان خود که مربوط به مسائل سیاسی پیام بود، اینچنین گفت: "اما بخش سیاسی پیام را باید توجه داشت و آن اینکه اینگونه نامهها احیاناً دخالت در شئون داخلی کشور دیگر است. این سخن را بهعنوان مهمترین مطلبی که گورباچف گفت، میتوان ذکر کرد."»
پاسخ تیم ایران به موضع گورباچف
آیتالله جوادی میگوید: جوابی که ما دادیم این بود که از همه حرفهای ایشان تشکر کردیم؛ از اینکه حدود یک ساعت و اندی باکمال ادب و حوصله، این پیام و ترجمه آن را گوش داد، تقدیر شد.از اینکه آمادگی خود را برای جواب اعلام کرد، تقدیر شد. از اینکه خوشحال شد رابطه دو کشور با مکتب و ایدئولوژی و فکر شروع شده، تقدیر شد. از اینکه تصمیم دارند اشتباهات گذشته را ترمیم کنند، نیز تقدیر شد.اما مهمترین سخن ایشان را (که این پیام دخالت در شئون داخلی کشور ماست) اینچنین پاسخ دادیم: "جناب گورباچف. شما از اعماق خاک روسیه، تا اوج کهکشان این مرزوبوم، آزاد هستید هر کاری بکنید.
چون در کشور خودتان هستید. اما این رهبر الهی نه به عمق خاک شما کار دارد و نه به آسمان روسیه، بلکه به «جان» شما کار دارد.جناب گورباچف! وقتی شما میمیرید، آیا مثل یک درخت هستید که بعد از ۶۰ یا ۱۰۰سال میخشکد؟ یا مانند طائری هستید که بعد از چندی درِ قفس را باز میکنند و برای همیشه آزاد میشود؟ این دو طرز فکر کاملاً باهم متفاوت است.این رهبر الهی به شما میگوید که شما مثل یک درخت نیستید، او میگوید که شما هستید و ابدیت، اندیشه، اوصاف و افعال شما.
این مشکل اساسی شماست که خیال میکنید مرگ «نابودی» است؛ درحالیکه رهبران الهی میگویند مرگ حیات جدید است.این سخنی بود که از طرف هیئت جمهوری اسلامی ایران گفته شد و مدتزمان جلسه نیز از دو ساعت گذشت، برخاستیم، و در هنگام تودیع گفتیم خداحافظ و خدا توفیق بدهد.»
خانم دباغ، نماد حضور سیاسی زنان در جمهوری اسلامی
آیتالله جوادی در خصوص حضور خانم دباغ اینچنین روایت کردند: «یکی از اعضای هیئت، خواهر محترمهای بود که سابقه مبارزات سیاسی داشت و دیپلمات عزیز ما نیز ایشان را معرفی کردند تا نگویند نظام اسلامی نیمی از مردم را از مزایای اجتماعی محروم کرده است و زن در اسلام سمتی ندارد. وقتی رهبر شوروی این صحنه را دید، با تعجب تلقی کرد و در هنگام خداحافظی در همان کاخ کرملین دست دراز کرد تا با این خانم مصافحه کند.
اما دید این خانم در کاخ کرملین (که عدهای به خود میبالند تا در آنجا حضور پیدا کنند) حاضر نشد با او مصافحه کند. این یک اسلام ممثل است و صدور انقلاب، که زن میتواند در مبارزات سیاسی باحجاب شرکت کند و باعفت و حجاب بهترین سمتها را در نظام جمهوری اسلامی داشته باشد و باحجاب، پیام رهبر الهی را به رهبر الحاد برساند و حرفها را بیان کند؛ ولی در هنگام معصیت خود را حفظ کند و این شدنی است که کاخ کرملین کسی را تحت تأثیر قرار ندهد. در این سفر نهتنها دیدار با آقای گورباچف خیلی محترمانه بود، بلکه استقبال و بدرقه نیز اینچنین بود و هیچ فرقی بین استقبال و بدرقه نبود.»